چشم هایم را می بندم

ادبیات سینما

چشم هایم را می بندم

ادبیات سینما

ترانه برف می‌بارد۱۹۶۳/سالواتور آدامو/

Tombe la neige
Tu ne viendras pas ce soir
Tombe la neige
Et mon cœur s’habille de noir
Ce soyeux cortège
Tout en larmes blanches
L’oiseau sur la branche
Pleure le sortilège

برف می‌بارد
تو امشب نخواهی آمد
برف می‌بارد
و قلب من (از عذا) سیاه‌پوش شده‌است
این صفوف تشییع‌کنندگان با لباس‌ ابریشمی
غرق در اشک‌های سفید
و پرنده روی شاخه
از جادوی (تقدیر) می‌گریند

Tu ne viendras pas ce soir
Me crie mon désespoir
Mais tombe.la.neige
Impassible manège

تو امشب نخواهی آمد
ناامیدی‌ام بر سرم فریاد می‌کشد
اما برف می‌بارد
با پیچ‌وتابی بی‌تفاوت

La, lalala, lalala, lalala
Ouh

Tombe.la.neige
Tu ne viendras pas ce soir
Tombe la neige
Tout est blanc de désespoir

برف می‌بارد
تو امشب نخواهی آمد
برف می‌بارد
همه‌چیز از ناامیدی رنگ باخته

Triste certitude
Le froid et l’absence
Cet odieux silence
Blanche solitude

حقیقت غم‌انگیز
سرما و فقدان (وجودت)
این سکوت وحشتناک
تنهایی سفید

Tu ne viendras pas ce soir
Me crie mon désespoir
Mais tombelaneige
Impassible manège
Mais tombe la neige
Impassible manège

تو امشب نخواهی آمد
ناامیدی‌ام بر سرم فریاد می‌کشد
اما برف می‌بارد
با پیچ‌وتابی بی‌تفاوت

La, lalala, lalala, lalala
Ouh

La, lalala, lalala, lalala
Ouh

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد