چشم هایم را می بندم

ادبیات سینما

چشم هایم را می بندم

ادبیات سینما

شعر حقیقت ، رنج است /هالینا پوشویاتوسکا /


دستم را دراز می‌کنم
در آرزوی لمس
به سیمی مسی بر می‌خورم
که جریان برق را در خود می‌برد

تکه‌تکه می‌بارم
مثل خاکستر
فرو می‌ریزم

فیزیک ، حقیقت را می‌گوید
کتاب مقدس ، حقیقت را می‌گوید
عشق ، حقیقت را می‌گوید

و حقیقت ، رنج است