-
یادتون رفته لبخند چه جوریه؟ فیلم blowup1966
جمعه 14 تیر 1398 22:32
"از شما خواستم لبخند بزنید! موضوع چیه؟ یادتون رفته لبخند چه جوریه؟ (دیالوگی از فیلمblowup-1966) پ.ن: این فیلم را با موسیقی فیلم یک پیامبر(A Prophet) تو ذهنم میکس کردم به نظرم خوب شد.امیدوارم آنتونیونی هم ناراحت نشه./ م ح س ن /
-
راستی لذت تنها بودن را چشیدهای / کافکا/
جمعه 14 تیر 1398 22:20
«راستی لذت تنها بودن را چشیدهای، قدم زدنِ تنها، دراز کشیدنِ تنها توی آفتاب؟ چه لذتِ بزرگی است برای یک موجود عذاب کشیده، برای قلب و سر! منظورم را میفهمی! آیا ت ا به حال مسافت زیادی را تنها قدم زدهای؟ قابلیتِ لذت بردن از آن دلالت بر مقدار زیادی فلاکتِ گذشته و نیز لذتهای گذشته دارد. وقتی بچه بودم خیلی تنها ماندم، اما...
-
فیلم The Passenger 1975
جمعه 14 تیر 1398 22:19
زن: میتونم یک سوال ازت بپرسم؟ دیوید لاک: باشه فقط یک دونه زن: از چی داری فرار میکنی؟ دیوید لاک: پشتت رو بکن به من و نگاه کن!... The Passenger 1975 Director: Michelangelo Antonioni
-
به درون خویش تبعید شدیم(استاد شفیعی کدکنی)
جمعه 14 تیر 1398 22:12
عمری پی آرایش خورشید شدیم آمد ظلمات شب و نومید شدیم دشوارترن شکنجه این بود که ما یک یک به درون خویش تبعید شدیم (استاد شفیعی کدکنی)
-
فیلم Jules and Jim 1962
جمعه 14 تیر 1398 21:56
در یک هتل شوم بدون هیچ حرفی آنها کنار یکدیگر بودند شاید یک بار و برای همیشه همه چیز بین آنها تمام شده بود مثل مراسم تشییع جنازه بود انگار که آنها قبلا مرده بودند Jules and Jim 1962 François Truffaut
-
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن-سجاد سامانی
شنبه 28 اردیبهشت 1398 15:36
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن با من دم از هوای کسِ دیگری بزن پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه ی من هم سری بزن ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن سرباز نیمه جان! به صف لشگری بزن درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت ای روزگار! سیلیِ محکمتری بزن شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن ......
-
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن /سجاد سامانی/
شنبه 28 اردیبهشت 1398 15:01
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن با من دم از هوای کسِ دیگری بزن پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه ی من هم سری بزن ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن سرباز نیمه جان! به صف لشگری بزن درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت ای روزگار! سیلیِ محکمتری بزن شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن ......
-
اینگمار برگمان از روش فیلمسازی هیچکاک می گوید
شنبه 2 مرداد 1395 12:07
در شغل من از نظر فیزیکی چابک نبودن، شکنجه است. کشیدن یک هیکل گنده همراه خود به این طرف و آن طرف، از نظر فیزیکی به صورت وحشتناکی ناخوشایند است. اغلب فکر میکنم چطور هیچکاک این مساله را تحمل میکند. بیشتر محدودیتهای هیچکاک و البته استادیاش در آنها را باید در آن جثه سنگین جستجو کرد. روش دائمی کار کردنش در استودیو،...
-
فاضل نظری
پنجشنبه 5 فروردین 1395 19:14
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی بینم به غواصان بگو کافیست هرچه بی سبب گشتند در این دریای طوفان دیده مرجانی نمی بینم چه بر ما رفته است؟ ای عمر! ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم زمین...
-
فروغ فرخزاد
سهشنبه 7 مهر 1394 09:55
دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز بر پیکر خود پیرهنِ سبز نمودم در آینه بر صورت خود خیره شدم باز بند از سرِ گیسویم ,آهسته گشودم عطر آوردم , بر سر و بر سینه فشاندم چشمانم را ناز کنان سرمه کشاندم افشان کردم زلفم را بر سرِ شانه در کنجِ لبم خالی , آهسته نشاندم ؛ گفتم به خود آنگاه , صد افسوس که او نیست تا مات شود زین همه...
-
معنی هرگز/هوشنگ ابتهاج/
دوشنبه 16 شهریور 1394 17:00
آری آن روز چو می رفت کسی داشتم آمدنش را باور من نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟ آه ای واژه شوم خو نکرده ست دلم با تو هنوز من پس از این همه سال چشم دارم در راه که بیایند عزیزانم آه
-
وصیت نامه نیما یوشیج پدر شعر نو
یکشنبه 25 مرداد 1394 14:13
امشب فکر می کردم با این گذران کثیف که من داشتهام-بزرگی که فقیر و ذلیل میشود، حقیقتا جای تحسر است. فکر میکردم، برای دکتر حسین مفتاح چیزی بنویسم که وصیتنامه من باشد. باین نحو که بعد از من هیچکس حق دست زدن به آثار مرا ندارد بجز دکتر محمد معین اگرچه او مخالف ذوق من باشد. دکتر محمد معین حق دارد در آثار من کنجکاوی...
-
کباب غاز/سید محمد على جمالزاده
یکشنبه 25 مرداد 1394 14:10
به یاد کلاس ادبیات فارسی به یاد خاطرات دبیرستان آن بعد از ظهر سرد روی صندلی آهنی رنگ پریده.... یادم هست یادم هست کاش در کتاب ادبیات شعر فروغ و شاملو هم باشد و داستان های هدایت و.... اشکان کباب غاز شب عید نوروز بود و موقع ترفیع رتبه. در اداره با همقطارها قرار و مدار گذاشته بودیم که هرکس اول ترفیع رتبه یافت، به عنوان...
-
عاملان اعدام و محل دفن «فدریکو گارسیا لورکا» پس از گذشت 75 سال مشخص شدند.
یکشنبه 25 مرداد 1394 14:07
املان اعدام و محل دفن «فدریکو گارسیا لورکا» پس از گذشت 75 سال مشخص شدند. به گزارش ایسنا، یک تاریخدان اهل گرانادای اسپانیا مدعی است که گره از یکی از بزرگترین رازهای قرن معاصر کشورش، یعنی عاملان اعدام و محل دفن «فدریکو گارسیا لورکا»ی شاعر، باز کرده است. این شاعر و نمایشنامهنویس در سال 1936 در زمان جنگهای داخلی...
-
بار هستی ، خانه ی شیشه ای / میلان کوندرا /
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:48
) ص142) "در حقیقت زیستن" این عبارتی است که کافکا در دفتر خاطرات یا یکی از نامه هایش نوشته است. فرانز دقیقا چیزی به خاطر نمی آورد که آنرا کجا دیده، ولی فریفته ی آن شده بود. معنای در حقیقت زیستن چیست؟ به سادگی می توان یک معنی منفی از آن ارائه داد: دروغ نگفتن، پنهان کاری نکردن، و هیچ چیز را مخفی نکردن، "در...
-
تنها کشوری که زنان چند شوهر قانونی دارند
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:42
به گزارش ایونا ، تبت تنها کشوری است که در آنجا بعضی از زنان چند شوهر قانونی دارند و این کار را به اصطلاح علمی Polyandry می نامند از آنجا که اطمینان داشتیم هیچ چیز در جهان بی دلیل نیست مانند همیشه دست به دامن تحقیق زدیم تا واقعیت این کار را درک کنیم ، پس از تحقیق طولانی متوجه شدیم تنها دلیل این کار مشکلات اقتصادی است و...
-
آنکه ژرف در معنای جهان می نگرد/ نیچه
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:37
آنکه ژرف در معنای جهان می نگرد می داند که در سطحی بودن چه حکمتی نهفته است
-
باتای
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:36
هیچ ارتباطی بدون خیسی امکان پذیر نیست
-
مصاحبه آلیس شواتزربا سیمون دوبووار و ژان پل سارتر
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:33
صد سالگی سیمون دوبووار و رازهای زندگیاش با ژان پل سارتر آنچه میخوانید مصاحبهای است که خانم »آلیس شواتزر« (Alice Schwarzer) روزنامهنگار مشهور آلمانی با این دو نفر درباره جزییات زندگی مشترکشان است. در این گفتوگو حرفها و پرسشهایی مطرح شده که همواره برای خیل روشنفکران آشنا و یا علاقمند به دیدگاههای این زوج...
-
گراهام بل
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:22
تمام افکار خود را روی کاری که انجام میدهید متمرکز کنید,پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند.
-
اشکی در گذر گاه تاریخ/فریدون مشیری
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:13
از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون حضرت هابیل از همان روزی که فرزندان «آدم» زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید، آدمیت مرد. گرچه آدم زنده بود. ........ از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود. ... بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب، گشت...
-
آخرین نامه فروغ فرخزاد به برادرش فریدون
یکشنبه 25 مرداد 1394 13:00
نمی دانی چقدر غصه دار هستم و قلبم چقدر گرفته. ممکن هست تا آمدن شماها من خفه شده باشم، فایده اش چیست، فایده تمام این کارها چیست؟ تا حالا من خوشحال بودم. که اقلا تو از آنجا راضی هستی و کار می کنی و کارت این همه موفقیت پیدا کرده؛ حالا تو برمی گردی و تمام نصایح من در تو اثری نداشته، حیف. اینجا تو باید میان کسانی زندگی کنی...
-
من تمنا کردم/حمید مصدق
یکشنبه 25 مرداد 1394 12:59
من تمنا کردم که تو با من باشی تو به من گفتی، هرگز هرگز پاسخی سخت و درشت و مرا، غصه این هرگز کشت.
-
کوچ بنفشه ها / شفیعی کدکنی
یکشنبه 25 مرداد 1394 12:57
ر روزهای آخر اسفند کوچ بنفشه های مهاجر زیباست در نیم روز روشن اسفند وقتی بنفشه ها را از سایه های سرد در اطلس شمیم بهاران با خاک و ریشه میهن سیارشان در جعبه های کوچک چوبی در گوشه ی خیابان می آورند جوی هزار زمزمه در من می جوشد ای کاش ای کاش آدمی وطنش را مثل بنفشه ها در جعبه های خاک یک روز می توانست همراه خویشتن ببرد هر...
-
مزمور بهار/ شفیعی کدکنی
یکشنبه 25 مرداد 1394 12:56
بزرگا گیتی آرا نقش بند روزگارا ای بهار ژرف به دیگر روز ودیگر سال تو می ایی و باران در رکابت مژده ی دیدار و بیداری تو می ایی و همراهت شمیم و شرم شبگیران و لبخند جوانه ها که می رویند از تنواره ی پیران تو می ایی و در باران رگباران صدای گام نرمانرم تو بر خاک سپیداران عریان را به اسفندارمذ تبریک خواهد گفت تو می خندی و در...
-
بهار غریب/حمید مصدق
یکشنبه 25 مرداد 1394 12:54
من به درماندگی صخره و سنگ من به آوارگی ابر ونسیم من به سرگشتگی آهوی دشت من به تنهایی خود می مانم من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی گیسوان تو به یادم می اید من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی شعر چشمان تو را می خوانم چشم تو چشمه شوق چشم تو ژرفترین راز وجود برگ بید است که با زمزمه جاری باد تن به...
-
بهار از باغ ما رفتست/م.آزاد
یکشنبه 25 مرداد 1394 12:52
بهار از باغ ما رفتست ما افسانه می گوییم پرستوها ندانستند و بر قندیل یخ مردند بهار از باغ ما رفتست می خواندند پیچک ها شما بیهوده می گویید و ما بیهوده می روییم بهار اینجاست ما فریاد می کردیم بر شاخ صنوبرها هنوز از برگهای برگ دریایی است می خواندند پیچک ها : چه می گویید؟ چه دریایی شما دیگر نمی خوانید ما دیگر نمی روییم...
-
شاعر زنده یاد مریم حاتمی
یکشنبه 25 مرداد 1394 12:45
خدا کند که نفس های آخرم باشد اگر که غیر هوای تو در سرم باشد زنده یاد "مریم حاتمی" از روزهای خسته من کم نمیشوی.... بر زخمهای کهنه که مرحم نمیشوی... این سیب سرخ راه به جایی نمیبرد... هی توبه میکنی و هی ادم نمیشوی... این مرد تو نیستی ، خودت میدانی... یا هستی و نیستی خودت میدانی... حوا بشوم که چه !؟تو نفرینی ادم...
-
آنچه را نمی توان گفت/دکتر شریعتی
یکشنبه 25 مرداد 1394 12:33
آنچه را نمی توان گفت باید نوشت ، آنچه را نمی توان نوشت باید به شعر در آورد و آنچه نا سرودنی است را نیز می توان با زبان موسیقی عنوان کرد .
-
آنان که آزادى را فداى امنیت/بنیامین فرانکلین
یکشنبه 25 مرداد 1394 12:30
آنان که آزادى را فداى امنیت مى کنند، نه شایستگى آزادى را دارند و نه لیاقت امنیت را.